مسیرت مشخص امیرت مشخص نکن دل دل ای دل بزن دل به دریا
چهار شنبه 4 تير 1393برچسب:, :: 12:6 ::  نويسنده : بیان حقایق در فضایی آرام و بدور از توهین

 صدیق واقعی کیست؟اهل سنت ادعا دارند که خلیفه ی اولشان صدیق است حال ببینیم نظر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام دراین مورد چیست:اهل سنت نیز به این روایت عَنْ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ لَا يَقُولُهَا بَعْدِي إِلَّا كَذَّابٌ صَلَّيْتُ قَبْلَ النَّاسِ بِسَبْعِ سِنِينَ .

سنن ابن ماجة ، ج1 ، ص 44 ، و البداية والنهاية ، ج3 ، ص 26 و المستدرك ، حاكم نيشابوري ، ج3 ، ص 112 وتلخيص آن ، تأليف ذهبي در حاشيه همان صفحه ، و تاريخ طبري ، ج2 ، ص 56 ، والكامل ، ابن الاثير ، ج2 ، ص 57 و فرائد السمطين ، حمويني ، ج 1 ص 248 و الخصائص ، نسائي ، ص 46 با سندي كه تمام روات آن ثقه هستند ، و تذكرة الخواص ، ابن جوزي ، ص 108 و ده‌ها سند ديگر .

عباد بن عبد الله گويد : علي عليه السلام فرمود : من بنده خدا ، برادر رسول خدا و صديق اكبر هستم ، پس از من جز دروغگو كسي ديگر خود را «صديق» نخواهد خواند ، من هفت سال قبل از ديگران نماز مي‌خواندم .

محقق سنن ابن ماجه در ادامه مي‌نويسد :

في الزوائد : هذا إسناد صحيح . رجاله ثقات . رواه الحاكم في المستدرك عن المنهال . وقال : صحيح على شرط الشيخين .

(بوصيري) اين روايت را در زوائد (سنن ابن ماجة) نقل كرده و گفته است : " سند آن صحيح و راويان آن مورد اعتماد هستند " . همچنين حاكم نيشابوري آن را نقل كرده و گفته است : " اين روايت طبق شرائط مسلم و بخاري صحيح است " .

 که حضرت میفرمایند جز من اگر کسی القاب صدیق و فاروق را برخود بنامد دروغ گوست ایراد میگیرند که به خاطر حضور عبادبن عبدالله ضعیف است اما: عباد بن عبدالله الاسدي كه راوي اين حديث است، هر چند عده اي او را تضعيف كرده اند ولي درمقابل توثيقات فراواني نيز دارد . ابن حجر درباره توثيق عباد مي نويسد: قال النسائي ثقة وذكره بن حبان في الثقات قال الزبير بن بكار كان عظيم القدر عند أبيه وكان على قضائه بمكة وكان يستخلفه إذا حج وكان أصدق الناس لهجة قلت ووصفه مصعب الزبيري بالوقار وقال بن سعد كان ثقة كثير الحديث وقال العجلي مدني تابعي ثقة نسائي گفته او ثقه است همچنين ابن حبان او را در ثقات ذكر كرده است و زبير بن بكار درباره او گويد: عباد عظيم القدر و از راستگوترين مردم بود ابن سعد نيز گويد: او ثقه است و روايات فراواني نقل كرده است و عجلي نيز گفته است عباد تابعي و ثقه است . تهذيب التهذيب ،ج 5 ص85. عجلي نيز در معرفة الثقات ج2 ص17 گويد: عباد بن عبد الله الأسدي كوفى تابعي ثقة

بنابراين عباد بن عبدالله اسدي هر چند تضعيف دارد ولي تعديل و توثيق نيز دارد.

تصحيح يک روايت توسط يک عالم حديث در پذيرش آن روايت کفايت مي کند و آن روايت قابل احتجاج است: شوکاني در اين خصوص گويد
وَهَكَذَا يَجُوزُ الاحْتِجَاجُ بِمَا صَحَّحَهُ أَحَدُ الْأَئِمَّةِ الْمُعْتَبَرِينَ مِمَّا كَانَ خَارِجًا عَنْ الصَّحِيحَيْنِ ، وَكَذَا يَجُوزُ الاحْتِجَاجُ بِمَا كَانَ فِي الْمُصَنَّفَاتِ الْمُخْتَصَّةِ بِجَمْعِ الصَّحِيحِ ، كَصَحِيحِ ابْنِ خُزَيْمَةَ وَابْنِ حِبَّانَ وَمُسْتَدْرَكِ الْحَاكِمِ وَالْمُسْتَخْرَجَات عَلَى الصَّحِيحَيْنِ ؛ لِأَنَّ الْمُصَنِّفِينَ لَهَا قَدْ حَكَمُوا بِصِحَّةِ كُلِّ مَا فِيهَا حُكْمًا عَامًّا ، وَهَكَذَا يَجُوزُ الاحْتِجَاجُ بِمَا صَرَّحَ أَحَدُ الْأَئِمَّةِ الْمُعْتَبَرِينَ بِحُسْنِهِ ؛ لِأَنَّ الْحَسَنَ يَجُوزُ الْعَمَلُ بِهِ عِنْدَ الْجُمْهُورِ 
جايز است به آن ان روايتي که يکي ا ز ائمه معتبر در غير صحيحين، تصحيح کرده‌اند، احتجاج نمود همچنين جايز است به آن چيزي که در مصنفات که مخصوص جمع روايات صحيح مانند صحيح اين خزيمه، اين حيان، مستدرک حاکم و مستخرجات بر صحيحين احتجاج کرد همچنين جايز است به آنچه که يکي از ائمه حديث به حسن بودن يک روايتي حکم کرده‌اند، احتجاج کرد چون در بين جمهور جايز است به حسن عمل کرد
الشوكاني، محمد بن علي بن محمد (متوفاى 1255هـ)، نيل الأوطار من أحاديث سيد الأخيار شرح منتقي الأخبار، ج 1 ص 15، ناشر: دار الجيل، بيروت – 1973.
ابن تيميه نيز گويد: اهل الاسلام متفقين على الاحتجاج بما صححه اهل العلم بالحديث من اي مصر كان وصنف أبو داود السجستانى مفاريد اهل الامصار يذكر فيه ما انفرد اهل كل مصر من المسلمين من أهل العلم بالسنة . اهل اسلام رواياتي را که اهل عالم حديث تصحيح کرده اند،بر قبول آن اتفاق دارند .كتب ورسائل وفتاوى ابن تيمية في الفقه ج 20 ص 317

لذا روايت فوق که داراي تصحيح بود مورد قبول است
روايات ديگر نيز در مورد صديق اکبر بودن حضرت در کتب اهل سنت وجود دارد، موجب تعدد طرق روايت مي شود که اصلا نياز به بررسي سند ندارد شما مي توانيد با جستجو کردن عبارت «وهذالصديق الاکبر» به اين موضوع پي ببرد

 همچنانکه علماي اهل سنت اعتراف کرده اند، کساني که حکم به جعلي بودن اين روايت کرده اند، بخاطر سند ر وايت نبوده است بلکه بخاطر متن روايت بوده است همچنانکه سندي گويد: فَكَأَنَّ مَنْ حَكَمَ بِالْوَضْعِ حَكَمَ عَلَيْهِ لِعَدَمِ ظُهُورِ مَعْنَاهُ لَا لِأَجْلِ خَلَلٍ فِي إِسْنَادِهِ وَقَدْ ظَهَرَ مَعْنَاهُ بِمَا ذَكَرْنَا.
حاشية السندي على سنن ابن ماجه = كفاية الحاجة في شرح سنن ابن ماجه، محمد بن عبد الهادي التتوي، أبو الحسن، نور الدين السندي (المتوفى: 1138هـ) الناشر: دار الجيل - بيروت، بدون طبعة ص 58
البته چون اين روايت بطلان صديق بودن ابوبکر را ثابت مي کند لذا مجبور شده اند اين روايت را جعلي بدانند. هرچند اين روايت را تلاش بکنند جعلي بدانند اما با روايت صحيح مسلم که حضرت علي عليه السلام شيخين را دروغگو و خائن مي دانست، چکار مي کنند؟!البته گفتیم که این روایت را هرکاری کنند حداقل به درجه ی حسن میرسد و صددرصد قابل قبول است هرچند که این روایت صحیح و بی اشکال است.



درباره وبلاگ

با سلام خدمت شما عزیزان..وبلاگ پیش رو وبلاگی شخصی است که با استفاده از منابع معتبر تلاش کرده تا شبهات وارده به شیعیان را به طور کاملا منطقی و دقیق پاسخ دهد...
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها